فیلم یکی از جذاب ترین هنرهاست. هر چیزی که در زندگی واقعی دیده یا شنیده می شود را می توان روی فیلم ضبط کرد. در ابتدای سینما هیچکس فکر نمی کرد که روزی سینما را هنری جذاب نامید. سینما به عنوان نوعی فناوری شناخته می شد که با هنر مخالف بود و آینده ای نداشت. اما زمانی که توانست هنرهای باستانی از جمله عکاسی، نقاشی، موسیقی، داستان سرایی و غیره را به کار گیرد و به یکدیگر متصل کند، روند تکاملی سریعی را طی کرد. فیلمسازان اولیه نقاشی می کردند، داستان می گفتند و در فیلم بازی می کردند. به تدریج مشخص شد که می توان برخی از هنرها را با زبان فیلم و در بسیاری موارد حتی جذاب تر از خود هنر بیان کرد.
اما یکی از هنرهایی که فیلم با آن ارتباط تنگاتنگی دارد رمان نویسی است. حال برخی از تفاوتها و شباهتهای فیلم و رمان را مرور میکنیم: فیلمها و رمانها داستانهای بلندی را از دیدگاه راوی که جزئیات رویدادها را توصیف میکند، به ما میگویند. همه داستان ها را می توان در یک فیلم تقریباً به یک شکل به تصویر کشید. اما فیلم ها در زمان واقعی کار می کنند و محدودتر هستند. در حالی که داستان تنها زمانی به پایان می رسد که نویسنده آن را بخواهد. البته لازم به ذکر است که داستان و رمان مواد و مواد اصلی فیلم هستند. امروزه یکی از معیارهای مهم چاپ کتاب در بسیاری از انتشارات، تبدیل آن به فیلم است. فیلمها اگرچه روایت کوتاهتری دارند، اما قابلیتهای بصری دارند که داستانها ندارند. شاید بپرسید چرا میتوانیم فیلمها را آفرینش هنری بنامیم؟ هنر اغلب با الهامات فردی آغاز می شود، سپس هنرمند سعی می کند ایده خود را به شیوه ای خاص منتقل کند. در فیلمسازی، اگر فیلمساز بتواند الهام اولیه خود را با دیگران در میان بگذارد، یعنی چیزی از آن الهام در ما مخاطب به وجود بیاید، میتوان گفت اولین قدم را در آفرینش هنری به خوبی برداشته است. وقتی با فیلم می خندیم و گریه می کنیم و روزها به آن فکر می کنیم، به این معنی است که ما نیز تحت تأثیر الهام فیلمساز قرار گرفته ایم. در نهایت چیزی که باعث می شود یک فیلم به عنوان یک اثر هنری به جامعه معرفی شود، دیده شدن آن است. البته هنرمند باید بتواند الهامی که در ذهنش جرقه زده است را با استفاده از قواعد سینما و زبانی موثر به ما منتقل کند.
در این کتاب به این تکنیک ها و زبان خلاقانه سینما می پردازیم که راز جذابیت آن است...