توانایی روبرو شدن با چالشها به روشهای مختلف، حاصل داشتن هوش خلاق است. زمانی که کودکان خلاقیت را در خود پرورش میدهند، یاد میگیرند به غرایز و تواناییهای منحصر به فرد خود اعتماد کنند. آنها نگرش مثبتی به روند حل مسئله پیدا میکنند. کودکان خلاق در بزرگسالی تبدیل به انسانهایی متکی به نفس و کاردان میشوند؛ و به همان اندازه از بسیاری از لذات زندگی استفاده میکنند.
ابتکار، توانایی و استعداد برای روبرو شدن با تعارضات و چالشها از طریق راههای متنوع و پدید آوردن و تولید چیزهای گوناگون است.
هنگامیکه کودکان این صفت را در خودشان پرورش و رشد میدهند، آنها میآموزند که به استعدادهای خدادادی و تواناییهای منحصر به فردشان اطمینان کرده و به آن تکیه کنند. برای اینکه کودکان به سمت یک مسئله یا موضوع کشیده شوند و آن را حل کنند به یک نگرش و اندیشهی مثبتی نیاز دارند. کودکانی که مبتکر هستند از طریق افرادی که واجد چنین صفاتی باشند به بلوغ و کمال میرسند، افرادی که جسور و با اعتماد بوده و از سختکوشی و پشتکار لازم برای انجام کارها برخوردار هستند. استعداد مبتکر و خلاق بودن حاصل مغزهای خارقالعاده و شگفتانگیز است، مغزهایی که به خوبی پرورش دادهشده و تحت آموزشهای کافی به رشد و کفایت دست یافتهاند برای پرورش چنین افرادی، هم نیاز به تواناییهای ژنتیکی ضروری است و هم بزرگسالان و مراقبینی که خودشان افراد مشتاق و پر شوری باشند و با رفتار و عملکردشان، کودکان را برای مبتکر و خلاق شدن برانگیزانند در محیطهای سبز خانه، خلاقیت به بار مینشیند، گل میدهد، شکوفا میشود و به محصول طبیعیاش که بیان و ترجمان روح انسانی است دست مییابد. اگر ما شجاعت و بیباکی کودکان را برای خلاق بودن بپرورانیم، در واقع گویی که سرمایهای را در اختیار آنها گذاردهایم، سرمایه و دارایی ارزشمندی که هیچ پولی نمیتواند آن دارایی را در اختیار کودکان بگذارد.
ازاینرو به شما پیشنهاد میکنیم که توصیهها و نظرات ارائه شدهی ذیل را به کار برده و بذر تخیل و خلاقیت کودکانتان را در وجودشان پراکنده کنید. مطمئن باشید که با این بذرافشانی، محصولی را درو خواهید کرد که هیچگاه پایانی برای آن تصور نمیشود.
۱- کودکانتان را برای کنجکاوی و جستجو کردن پاسخها برانگیزانید
یکی از بهترین روشهایی که والدین میتوانند در برابر سؤالات کودکان پاسخ دهند گفتن این عبارت است که: نمیدانم. به نظر تو ما چگونه میتوانیم پاسخ را پیدا کنیم و بفهمیم؟ فکر کنم که این کتاب تا حدی راه رسیدن به آنها را گفته است، این را بخوان تا در موردش صحبت کنیم.
۲- خلاقیت کودکان را توسط اسباببازیها خیلی زیاد و گوناگون خفه نکنید

اسباببازیهای زیاد موجب کرختی و فلج شدن تفکر خلاق کودک خواهند شد. در برابر تقاضاهایی که کودکانتان برای خریدن اسباببازیهای گوناگون دارند مقاومت کنید و به راحتی تسلیم نشوید. خیلی از مواقع بعد از اینکه یک فیلم یا نمایشی پخش میشود ملاحظه میشود که در زمان کوتاهی شخصیتهای عروسکی آنها تولید شده و روانهی بازار میشوند و کودکان میخواهند آنها را داشته باشند. شما نباید قبول کنید. این را بدانید، برای اینکه خلاقیت بروز نماید به هر حال نیاز به یک فضا و فرصتی دارند و خریدن عروسکهای مختلف، این فرصت را از کودک سلب میکند.
۳- برای ایدهها و نظرات گوناگون کودک خود اهمیت قائل شوید و ارزشگذاری کنید
سعی کنید که تفکر او را به کار بیندازید مثلاً بگویید این ایده قطعاً یکی از راههای نگاه کردن و دیدن موضوع و مسئله است یا چه ایدهی خوبی! من قبلاً هرگز به این فکر نیفتاده بودم، بیا آن را آزمایش و بررسی کنیم.
۴- کاویدن، جستجو کردن، تحقیق و کشف کردن را تشویق کنید
نظراتی ارائه کنید و جملات و عبارتهایی به کار ببرید که به طرز خاصی برانگیزانندهی کنجکاوی کودکان باشند بهطور مثال از این عبارتها استفاده کنید:
چه جالب! چطور توانستی با این مکعبها یک تونل درست کنی؟
خیلی زیبا کار کردی! روشی را که برای ترکیب رنگها به کار بردی اینقدر جالب است که رنگ این برگهایی را که نقاشی کردهای را مثل برگهای طبیعی و واقعی درآورده است. این رنگها را چطور ترکیب کردهای؟
۵- از شرمنده کردن و معذب کردن کودکانی که گرفتار خطا و اشتباه میشوند به شدت اجتناب کنید

اصولاً این نوع برخوردها نه انسانی است و نه اخلاقی. سعی کنید راهنمای آنها باشید و عباراتی از این قبیل به کار نبرید: ببینم! چه چیزی در این دنیا دیدهای که چنین فکری کردهای؟ به جای چنین عبارتی میتوانید بگویید: اگر آن ایده یا کار تو به نتیجهای نرسیده است، تلاش کن، تو موفق میشوی! آنها را تشویق کنید که یک مقداری از خطرات معقول و منطقی را بپذیرند، خطر در مورد اشتباه کردن، وقت از دست دادن و... برای آنها ضروری است. نباید آنها را از شکست ترساند. این نوع برخوردها مانع دستیابی او به خلاقیت خواهند شد.
۶- از طریق سؤالات و پرسشهای مناسب، افکار و ایدههای مستقل و خلاق را برانگیزانید
اگر آنها کاری را انجام میدهند مثلاً طرح و پروژهای را اجرا میکنند به طور دقیق به آنها نگویید که چه کارهایی را انجام دهند بلکه از آنها سؤالاتی کنید که از آن طریق به سمت اهدافشان کشانده شوند.
۷- مانع کمالگرایی در کودکان شوید
کمالگرایی به این معناست که شخص میخواهد هر کاری را بدون کوچکترین نقصی انجام دهد. البته این خوب است اما میباید تواناییهای شخص را در نظر گرفت. اگر او فاقد تواناییهای لازم باشد در آن صورت از انجام کارهایی که توانایی آن را دارد نیز بازمیماند چرا که میخواهد تمام مراحل و جزییات را به نحو احسن انجام دهد. از سوی دیگر مسئولیت کامل طرحها و پروژههای کودکان را بر عهده نگیرید چرا که ممکن است شما بهعنوان یک فرد بزرگسال قادر به انجام این کار باشید اما این کار موجب میشود که استقلال او خدشهدار شود. به همین منوال، تلاش نکنید که چنین طرحهایی به صورت کاملاً بینقصی تکمیل شوند. این کار باعث میشود که انگیزهی کودک برای ادامهی کار به نحو چشمگیری کاهش یابد و غالباً طرح و پروژه نیمهتمام خواهد ماند. به طور کلی برای یادگیری کودک اهمیت قائل شوید. محصول و فرآوردهای که به دست میآورید خیلی اهمیت ندارد بلکه فرایند و روش کار مهمتر از نتیجه و محصول نهایی است. طبعاً اگر تمرین و تجربه صورت پذیرد، خود محصول و فرآورده نیز بهتر خواهد شد.
۸- از دلسرد کردن کودکان به شدت اجتناب کنید
عبارات و جملاتی را بیان نکنید که واجد ویژگیهای منفی و دلسردکننده باشند. اصولاً اینگونه نظرات منفی به نوعی مجازات و تنبیه محسوب شده و عاملی برای بروز خلاقیت خواهند بود. مثلاً نگویید: نه! آن روشی که تو داری، روش انجام آن کار نیست. بگذار من این کار را برای تو انجام بدهم این چیزی را که درست کردی اصلاً به درد نمیخورد. تو اصلاً نمیتوانی هیچ کاری را درست انجام بدهی!
۹- احترام خود را برای کوششهای خلاق نشان دهید
باید طوری رفتار کرده و سخن بگویید که کودک شما احساس کند شما برای او و برای کارش احترام قائل هستید و به آن اهمیت میدهید احترام گذاردن به این معنا نیست که از واژهها و عبارات مؤدبانه استفاده کنید بلکه با نگاه، کلام و رفتار خود نشان میدهید که برای کار و تلاشهای او اهمیت و ارزش قائل هستید. به طور مثال اگر کاری را که او انجام داده است بردارید و مثلاً روی یک میز یا یخچال یا جایی بگذارید. با این کار نشان میدهید آن اثر برای شما ارزشمند است و درواقع با این کار به او احترام گذاشتهاید. کودکان دوست دارند ببینند که زحمات آنها با علاقه و توجه والدین و اطرافیانشان روبرو میشود.
10- به هیچوجهی کارها و آثار آنها را با خواهران و برادران یا همسالان او مقایسه نکنید
مقایسه کردن کار کودک به معنای واقعی کلمه، تخریب تمام عیار روح و روان و شخصیت وی میباشد اگر این کار را انجام دهید، به این معناست که او را ضعیف و غیرقابل اعتماد دوست داشتن و... تلقی میکنید و این برای روحیهی او نقش تخریبی فوقالعادهای دارد فرضاً نگویید:
مطمئن باش که نمیتوانی یک داستان به خوبی داستان برادرت بگویی
تو نمیتوانی نقاشی کنی نقاشی خواهرت بهتر از نقاشی تو است
تو مدام از رنگهای سرد و بیروح استفاده میکنی و...
۱۱- شوخ طبیعی را در وجود کودکانتان به راه اندازید
شوخ طبیعی هم برای روحیه و ادامهی کار برای کودک خوب است و هم برای خود شما. یکی از صفات افراد باهوش و خلاق استفاده و به کار گرفتن خوشطبعی است. از طریق همین شوخطبعیهاست که دنیا و زندگی قابل تحملتر شده و چه بسا همین کارها موجب الهام بخشیدن به ایدهای شوند زیرا خلاق بودن نیاز به آرامش روان هم دارد سعی کنید با یکدیگر بخندید. خود شما نباید کمحرف و خجول باشید. سدها را بشکنید و شوخطبعی را به صورت درست به کار ببرید مراقب باشید که در شوخطبعی ظرافت داشته باشید. گاهی اوقات ممکن است که لابهلای شوخیها موجب آزار، کدورت و تحقیر و... در کودکان شویم. از چیزهایی سخن بگویید که آنها دوست دارند.
12- بازی با کودک را فراموش نکنید

کاری کنید که کودکان احساس کنند مانع بازی کردن آنها نیستید. در بازیهای آنها شرکت کنید و هیچ چیزی برای کودکان جالبتر و مفرحتر از این نیست که ببینند همانند آنان روی زمین مینشینید و به همراهشان بازی میکنید. بازی کردن فقط به معنای وقت گذراندن نیست. کودکان از طریق بازی، زندگی میکنند. همانگونه که شغل کار و سایر امور زندگی برای شما اهمیت دارد، بازی کردن برای کودک از چنین معنایی برخوردار است. اگر بازیهای آنان را نیمهتمام بگذارید یا وسط بازی با آنها انصراف بدهید مثل این است که شما اجازه ندهند کار کنید یا از خانه بیرون بروید. بازی کردن با کودکان به این معنا نیست که تماموقت خود را صرف آن کنید بلکه با هوشمندی و سرگرم کردن آنان میتوانید حتی وسط بازی آنان، جدا شوید به شرط آنکه این کار را با مهارت انجام دهید و لبخند را از روی صورت آنان محو نکرده باشید. هنگامیکه بازی میکنید، اصول بازی را به آنها دیکته و تحمیل نکنید بلکه اجازه دهید آنان سررشتهی بازی را به دست بگیرند و کارهایی را که از شما میخواهند حتماً انجام دهید. اجازه بدهید کودکان راهنمای شما در بازی باشند.
13- بازیهایی با پاسخهای گوناگون را انجام دهید
در هنگام بازی سؤالاتی را مطرح کنید که پاسخهای متفاوت و متعددی به همراه داشته باشند (برای آشنایی با انواع بازیها به مبحث بازی مراجعه کنید). سؤالاتی که آنها را به فکر بیندازد و قدرت تخیل آنها را تحریک کند.
14-بازیهایی کنید که تخیل خلاق کودکان را رشد دهند
برای مثال به آنها بگویید به نظر تو اگر ما بخواهیم یک خانهای در ماه بسازیم و به آنجا سفر کنیم از چه راههایی باید این کار را انجام بدهیم؟
15-بازیهای خیالی را به نمایش بگذارید

از آنها بخواهید که نقشهای خاصی را به نمایش بگذارند مثلاً نقش یک حیوان خاص را نمایش دهند مانند نقش یک خرگوش یا یک شیر... و صدا و رفتار و اعمال آنها را نشان دهند. به همراه آنان شما نیز نقشی را انتخاب کنید و مطمئن باشید که از آن لذت خواهید برد. هر نقشی را که دوست دارید به نمایش بگذارید مثلاً یک کتاب یک چتر و... بگذارید که تخیل آنها در عمل بروز نماید. اینگونه تخیلات موجب بروز ایدههایی در ذهن آنان خواهد شد. برای خلاق شدن کودک خود عجلهای به خرج ندهید. هرگونه فعالیت مفرح و هدفمندی که با کودک انجام دهید در زمان مناسب به بار خواهد نشست. اگر کودک شما از تجارب خوب و کافی بهرهمند شود زمینههای لازم برای رشد کردن در آینده را پیدا خواهد کرد. نشاط و تخیل را در آنان بپرورانید. بسیاری از کارهای خلاق آینده محصول همین ویژگیها هستند.
16- مواد لازم برای بازی و خلاق شدن را در اختیار آنان قرار دهید
این مواد الزاماً مواد گرانقیمت و پرهزینهای نیستند بلکه از هر وسیلهای که در خانه دارید میتوانید استفاده کنید از مجلات قدیمی از عکسهای رنگی آنها، از قطعات مختلف چوب و کاغذ و پلاستیک و ... کاردستیها را فراموش نکنید. با مواد ساده و ارزانقیمت میتوانید تخیل آنان را به خوبی پرورش دهید.
17-مکانی را برای کودکان اختصاص دهید
همانگونه که شما از داشتن یک اتاق شخصی لذت میبرید آنان نیز به این نوع فضاها احتیاج دارند. کودکان نیاز دارند که تحرک داشته باشند، بالا و پایین بپرند، وسایلشان را مرتب کنند و آنگونه که میخواهند آنها را بچینند. حتی اگر جایی برای این کار ندارید، یک نقطهای فرضی را در اختیار آنان بگذارید تا حتی در یک گوشهی اتاق احساس کنند که مالکیت آنجا را دارا هستند. ابزار و وسایل آنان را جمع نکنید. بگذارید به صورت آزادانه بازی کنند و اگر جمعآوری آن وسایل ضروری به نظر میرسد بهگونهای رفتار کنید که آنان به صورت خودکار آنها را جمع کنند. جمعآوری وسایل آنان را نیز با بازی ترکیب کنید. این نوع کارها وابسته به مهارت و ذوق شما میباشد.
18- بازی تکمیل داستان
این بازی، علاوه بر اینکه برای شما و آنان جالب خواهد بود، موجب تحکیم روابط شما و ایجاد فضای شاد در بین خانواده نیز خواهد شد. به این صورت که یک فرد یک خط از داستانی را میگوید (یک خط یا کمتر، این بستگی به توان ذهنی کودکان دارد، گاهی لازم است کلمه به کلمه به پیش بروید) و فرد دیگر آن را باید ادامه دهد و به همین ترتیب ادامه میدهند تا داستان را به پایان ببرند. به یاد داشته باشید که مهم نیست کودک چند لغت یا واژه را به کار میبرد مهم این است که او اندکاندک با این مفهوم آشنا شود و بداند که داستان را باید به پایان برد. سعی نکنید که افکار و اطلاعات و مهارت کودکان را با خود یا افراد بزرگتر از آنان مقایسه کنید. هدف اصلی به راه انداختن تخیل کودک و رشد مهارتهای تفکر و زبانی میباشد و احساس یکدلی و مشارکت در خانواده یا در جمع همسالان کودک.
19- آخر داستانهای معروف را تغییر دهید
از داستانهایی که آنها شنیدهاند استفاده کنید و از آنها بخواهید که آخر داستان را بهگونهای دیگری تغییر دهند. از آنها بپرسید که راه دیگر برای پایان دادن به آن داستان چیست؟ در این زمینه انتظار نداشته باشید که او همانند شما یا کودکان بزرگتر از خود، قادر باشد که پایان جالب یا طولانی ارائه کند. به یاد داشته باشید که هدف اصلی برانگیختن تواناییهای تفکر و تخیل کودک است و هدف اصلی بازی است.
20- بازیهای مقایسهای انجام دهید
در این بازیها سعی میکنیم تا کودک صفات مشابه یا وجوه اختلاف بین چیزها را بیابد. این بازی برای پرورش ذهنی آنان خیلی سودمند است مثلاً از آنها بخواهید که شباهتهای یک ساعت دیواری (که آویزان است، صدایی دارد و...) را با یک جغد بیان کند یا شباهت یک گربه با کامپیوتر. اگر دقت کنید میبینید که این موارد با یکدیگر شباهتهایی دارند. برای اینکه کودک را به این نوع بازیها ترغیب کنید بستگی زیادی به نوع برخورد شما دارد. اگر شما سرد و بیروح بازی را شروع کنید، طبعاً کودکان میلی برای این بازیها از خود نشان نخواهند داد. خود شما باید انرژی و لبخند و نشاط را به فضای بازی تزریق کنید. سعی کنید بازیها بدون سروصدا نباشند مثلاً همین بازی را با یک هیجان ادامه دهید فرضاً با یک خودکار بر روی یک تکه چوب یا جایی ضربه بزنید و با آرام و بلند کردن صدا به کودک نشان دهید که دارد به پاسخها نزدیک یا دور میشود. زمانهایی را انتخاب کنید که خودتان از حوصله و انرژی کافی برخوردار هستید و هیچگاه با اجبار و اکراه به بازی با کودکان نپردازید.
یادتان باشد که بازی برای کودک به منزلهی زندگی است.