آقا حلزون و خانم حلزون با هم عروسی کردند.
صبح زود عروس خانم بیدار شد و گفت: میخواهم برایت غذای خوشمزه درست کنم.
آقا حلزون خیلی خوشحال شد و منتظر نشست.
خانم حلزون یواشیواش رفت و به بوتهی کاهو رسید. ظهر شد. قرچ قرچ قرچ دو تا برگ سبز و ...
دوستان عزیز، جهت مطالعه کل مطلب، (pdf) زیر را دانلود نمایید.