باد شاخههای بیبرگ را تکان میداد و توی گوش درختها میگفت: «کمکم بیدار شوید؛ ببینید چه خبر است!» مدرسهها تعطیل بودند. خیابانها خیلی شلوغ بود. بچهها آمده بودند کمک کنند. مردم خودشان از خانهها جارو و سطل وآب میآوردند و همهجا را تمیز میکردند. آفتاب بهصورت و لباسهای خیس و خاکیشان میتابید. همه خسته اما ...
دوستان عزیز، جهت مطالعه کل مطلب، (pdf) زیر را دانلود نمایید