ما توی خانواده دوتا امیررضا داریم. من و دایی بزرگم. روزهای معمولی من امیررضا هستم. روزهایی که کسی از دستم عصبانی باشند امیر خالی میشوم. اما روزهایی که خیلی از دستم راضی باشند میشوم رضا. حالا چرا؟ چون رنگ چشمهایم و حالت موهایم خیلی به داییام شبیه است و همه او را رضا صدا میکردند. وقتی صدایم میکنند رضا انگار به من جایزه داده باشند. انگار یکجورهایی توی چشمشان بیشتر شبیه داییام شدهام. بااینکه هیچوقت ندیدمش. من فقط چند تا عکس از ...
دوستان عزیز، جهت مطالعه کل مطلب، (pdf) زیر را دانلود نمایید.