بچه‌های عزیز سلام. امروز می‌خواهیم با کمک دستامون قصه تعریف کنیم. بیایید با کمک مربی از دستامون به جای شخصیت‌های داستان استفاده کنیم و به این وسیله هم نمایش بازی کنیم و هم قصه بگوییم

نوآموزان عزیز سلام. امروز قرار است که به یک مزرعه پر از درخت گردو سر بزنیم. روزی روزگاری خاله جاندیدو گردوهایی از درخت چید ولی موشی آمد و گردوها را برد. در همین زمان گربه‌ای آمد و دنبال موش دوید تا

نوآموزان عزیز امروز قرار است با هم به شهر رنگ‌ها سفر کنیم و قصه آنها را بشنویم. یکی بود، یکی نبود. زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. تو شهر رنگ‌ها دو تا خونه بود. خونه دست راستی و خونه دست چپی

نوآموزان عزیز بیاید با کمک مربی قصه بسازیم و برای بقیه تعریف کنیم. اول بیایید یک قصه زیبا را بشنویم و برای آن اسم انتخاب کنیم. اما انگار قصه ما کامل نیست. موافقید این قصه را با هم کامل کنیم؟ با ما همراه شوید.

بچه‌های عزیز سلام. امروز پروانه قصه بر برای ما یک قصه آورده است که می‌خواهیم با کمک خانم مربی آن را بخوانیم. قصه امروز ما اسمش «مرغ سرخ پا کوتاه» است. حالا اگر دوست دارید قصه‌اش را بشنوید با پروانه قصه بر همراه شوید

نوآموزان عزیز امروز قرار است با هم نمایش بازی کنیم. ما با کمک این نمایش به دریا سفر می‌کنیم و از نزدیک چیزهایی را که در دریا هستند با هم می‌بینیم و درباره آنها اطلاعات جذابی به دست می‌آوریم