سلام بچههای گلم. امروز میخواهیم برای شما قصه تعریف کنیم. آی قصه قصه قصه، نون و پنیر و پسته. مادربزرگ قصهگو کنار ما نشسته. میخواد برامون قصه بگه. یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. پشت کوههای بلند، روی یک تپه کوچک و قشنگ، یه درختی بود که خیلی خیلی بزرگ و به تازگی کنارش یک نهال که خیلی خیلی کوچک بود، سبز شده بود...